ای ناگهانتر از همهی اتفاقها
پایان خوب قصهی تلخ فراقها
یکجا به شوق آمدنت باز میشود
درهای نیمهباز تمام اتاقها
یک لحظه بیحمایت تو ای ستون عشق
لب باز میکنند ترکهای طاقها
بیدستگیریات به کجا راه میبرم
در این مسیر پر شده از باتلاقها
بازآ بهار من که به نوبت نشستهاند
در انتظارِ مرگِ درختان، اجاقها
ای وارث شکوه اساطیر! جلوه کن
تا کم شود ابهت پر طمطراقها
مهدی عابدی
89/7/23 .................