در معرض حواس سیاه و سفیدها
لبهای باز و بسته به وعده وعیدها
امسال هم سه سال، سه روبان سرمهای
هاشور گریهآور تحویل عیدها
امسال هم درخت گران شد چرا که نه
بازار داغ هیزم و آز پلیدها
نسل بشر به شانهی قلیایی زمین
خنثی شدهست در جریان اسیدها
تقویم را ببین مثلاً سال نو شده
تنها شدیم با بغلی از جدیدها
در این اتاق سردِ سهدرچار، قفل شعر
تف کرده است روی حیای کلیدها
"من"و "شما" همین کلمات درشتتر
ترسیدهایم از قد این "نارشید"ها
"من" جملهایست معترضه... مشت محکمیست
توی دهان هرزهی ابنولیدها
ار فعلِ میرسی و میآیی کلافهایم
فکری بکن به حال دل ناامیدها
آمادهام که چشم ببندم به اینهمه
تهدیدها و همهمهها و اکیدها
یک نامه پست کن به همین شاعر فقیر
در قرن قحطسالی شیخ مفیدها
* * *
در معرض حواس سیاه و سفیدها
خالیست رد پای تو در سررسیدها
فاطمه قائدی
89/10/17 .................