و سر نهادهام امشب به دوش ماتم در
به گوش میرسد از بین صحبت در و باد
حروف نام تو در نالههای مبهم در
هزار دست غریبه مدام میکوبند
چرا نمیشکنند از جواب محکم در؟
به جز به روی تو آغوش وا نخواهد کرد
نبود جز تو در این شهرِ سرد، محرم در
بیا و در پی این زخمهای پیدرپی
تو روی این در خسته، بکوب مرهم در
که هست قفل عبوسی هنوز منتظر
گرهگشاییات از ابروان درهم در
سرود بر لب لولای کهنه زنگ زدهست
بیا که بشنوی آواز خیر مقدم در
امیرمسعود حسینی
85/2/8 .................